ارائه تفسیرهای قرآن به‌صورت تخصصی و متناسب با نیاز و سطح مخاطبان یک ضرورت است

حجت‌الاسلام قرائتی/

ارائه تفسیرهای قرآن به‌صورت تخصصی و متناسب با نیاز و سطح مخاطبان یک ضرورت است

ارائه تفسیرهای قرآن به‌صورت تخصصی و متناسب با نیاز و سطح مخاطبان یک ضرورت است
حجت‌الاسلام محسن قرائتی با تأکید بر لزوم ارائه تفسیرهای تخصصی و متناسب با نیاز و سطح مخاطبان مختلف، اظهار کرد: نمی‌توان یک محتوای تفسیری واحد را برای همه اقشار جامعه ارائه داد و انتظار داشت که برای همه به یک اندازه مفید و قابل‌فهم باشد.
کد خبر: ۲۵۴۰۸
يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۰

به گزارش سپاه نیوز حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قرائتی، قرآن‌پژوه و کارشناس مسائل مذهبی، در جمع صمیمی اساتید، مربیان و خانواده بزرگ تربیت و آموزش سپاه، با تأکید بر محوریت قرآن کریم در زندگی بیان کرد: مسائل فقهی، چه واجب و چه مستحب، جایگاه خود را دارند. این امور نباید اهمیت بنیادین و محوری قرآن و حدیث را تحت‌الشعاع قرار دهند.

وی اشاره کرد: قرآن خود به وقایع مهمی چون داستان حضرت نوح (ع) پرداخته و در متون زیارتی ما نیز صدها حدیث معتبر وجود دارد که باید مورد توجه و تدبر قرار گیرند. صرف دانستن قرآن و حدیث کافی نیست، زیرا ممکن است فردی عالم به قرآن و حدیث باشد اما در عمل، آن‌گونه که شایسته است به آن‌ها توجه نکند و به همین جهت نباید تمرکز صرفاً بر واجبات و مستحبات باشد.

این کارشناس مسائل مذهبی، با اشاره به یکی از نام‌های قرآن کریم یعنی «ذکر»، اظهار کرد: خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ»، که این آیه به وضوح به نزول قرآن اشاره دارد.

وی با استناد به آیه شریفه «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا»، تأکید کرد: هر کس از یاد خدا و کتاب او، قرآن، رویگردان شود، به زندگی سخت و تنگ یعنی معیشت ضنک دچار خواهد شد.

حجت‌الاسلام قرائتی با تصریح بر این موضوع که این سختی و تنگنا لزوماً به معنای فقر مادی نیست، گفت: این وعده الهی است که زندگی فرد رویگردان از قرآن، حتی اگر از نظر مالی در رفاه باشد، دچار پیچیدگی، تلخی و تنگی خواهد شد و این امر ارتباطی به نوسانات اقتصادی یا قیمت دلار ندارد، بلکه نتیجه مستقیم پشت کردن به قرآن است.

وی با ارائه مثالی تفسیری و روایی برای نشان دادن لزوم تعمق در قرآن، به مقایسه حمایت‌های الهی از حضرت موسی (ع) در کودکی و ماجرای شهادت حضرت علی‌اصغر (ع) در کربلا پرداخت و بیان کرد: خداوند برای حفظ جان حضرت موسی (ع) و آرامش مادر بزرگوارشان، چهار مرحله از نصرت و اطمینان‌بخشی را فراهم کرد؛ نخست، وحی مستقیم به مادر حضرت موسی («وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى»)؛ دوم، وعده قطعی بازگرداندن طفل به آغوش مادر («إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ»)؛ سوم، بشارت به مقام رسالت آن حضرت در آینده («جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ»)؛ و چهارم، آرامش بخشیدن ویژه به قلب مضطرب مادر («وَرَبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا»).

این قرآن‌پژوه افزود: بااین‌حال، در واقعه جانسوز عاشورا و هنگام شهادت حضرت علی‌اصغر (ع)، با وجود عظمت بی‌نظیر مصیبت، چنین وعده‌ها و الطاف مستقیمی برای مادر آن حضرت در قرآن ذکر نشده است. آیا به مادر علی‌اصغر وحی شد؟ آیا قول بازگرداندن طفل داده شد؟ آیا بشارت به مقام خاصی داده شد؟ آیا قلب مادر به‌طور ویژه تسکین یافت؟ این مقایسه نشان می‌دهد که برای درک عمیق وقایع و مصائب اهل‌بیت (ع) نیز می‌توان و باید از منظر قرآنی به آن‌ها نگریست و تأمل کرد.

وی به‌نقد دیدگاه‌های رایج درباره کنترل جمعیت و شعارهایی نظیر «اولاد کمتر، زندگی بهتر» پرداخت و گفت: این دیدگاه‌ها در تضاد آشکار با آموزه‌های قرآن کریم است.

حجت‌الاسلام قرائتی با اشاره مستقیم به آیه شریفه «وَاذْكُرُوا إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ» (به یاد آورید زمانی که اندک بودید و خداوند شما را بسیار گردانید)، تصریح کرد: خداوند متعال در قرآن، افزایش جمعیت مؤمنان را به‌عنوان یک نعمت و مایه عزت و قدرت جامعه معرفی کرده و بر آن منت نهاده است.

وی افزود: در مناجات‌ها و ادعیه مأثوره نیز از کمی یاران و پیروان حق («قِلَّةِ عَدَدِنَا») به درگاه خداوند ناله و شکوه سر داده می‌شود که این خود نشان‌دهنده اهمیت کثرت جمعیت در نگاه دینی است.

این کارشناس مسائل مذهبی با تأکید بر این موضوع که عدد کم‌ مایه نگرانی و ناله است و عدد زیاد مایه مباهات و افتخار، بیان کرد: خداوند از ما می‌خواهد که دوران کمی جمعیت خود را به یاد آوریم و شکرگزار نعمت کثرت باشیم؛ بنابراین، ترویج کنترل نسل و کاهش جمعیت، حرکتی برخلاف نص صریح قرآن و اراده الهی است و نباید تحت تأثیر برخی دیدگاه‌ها، حتی اگر از سوی برخی بزرگان در گذشته مطرح شده باشد (که البته برخی از آن‌ها نیز بعداً نظر خود را تغییر داده‌اند)، به این امر اقدام کرد.

وی بر لزوم حیاتی ارائه پاسخ‌های مستدل و مبتنی بر قرآن کریم به سؤالات و چالش‌های روز جامعه تأکید و بیان کرد: ایجاد تحول و تغییر در رویکردهای تبلیغی و آموزشی در این زمینه ضروری است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی با نقل خاطراتی شنیدنی از مرحوم آیت‌الله مرتضی مطهری، به ابعاد شخصیتی و روش‌های تربیتی آن عالم فرزانه اشاره کرد و گفت: یک بار مرحوم مطهری به منزل ما آمدند و سراغ همسرم را گرفتند. وقتی همسرم با حجاب کامل حاضر شد، آیت‌الله مطهری از ایشان به خاطر زحماتشان در پذیرایی‌های مکرر تشکر کردند.

همسرم پاسخ داد که تاکنون هر مهمانی آمده، ابتدا از شما تشکر کرده و این اولین بار است که کسی مستقیماً از من قدردانی می‌کند. این نشان‌دهنده دقت نظر و توجه به جزئیات عاطفی توسط شهید مطهری بود.

وی با اشاره به خاطره‌ای از شهید آیت‌الله قدوسی که برای اصلاح و هدایت فکری یک طلبه، یازده ساعت به‌صورت خصوصی با او به گفتگو پرداخته بود، اظهار کرد: ارتباط فردی، مشاوره خصوصی و صرف وقت برای تک‌تک افراد در کنار آموزش‌های عمومی و رسمی اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد.

این قرآن‌پژوه با استفاده از تمثیلی، افراد جامعه را به مواد مختلف با قابلیت اشتعال متفاوت تشبیه و اظهار کرد: برخی افراد مانند شیشه هستند و زود حقایق را می‌پذیرند و روشن می‌شوند، برخی مانند چوب خشک‌اند و با کمی زحمت هدایت می‌شوند، برخی مانند چوب آغشته به نفت‌اند که سریع‌تر روشن می‌شوند و برخی نیز مانند بنزین هستند که به‌سرعت شعله‌ور شده و حتی ممکن است خطرساز باشند. بنابراین نمی‌توان با همه افراد با یک روش واحد برخورد کرد و هر کس نیازمند شیوه خاصی از گفتگو و راهنمایی است.

وی به دعای جامع امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه اشاره کرد و گفت: در این دعا، برای هر عضوی از اعضای بدن یعنی دست از دزدی، زبان از غیبت، چشم از خیانت و شکم از حرام، دعای مخصوصی وارد شده است، که این امر نشان‌دهنده لزوم توجه دقیق و جزئی‌نگر در تربیت نفس و استعانت از خداوند است.

حجت‌الاسلام قرائتی با ذکر مثال‌هایی، نسبت به ارائه محتوای نامتناسب با مخاطب هشدار داد و بیان کرد: همان‌طور که بیان مصائب کربلا برای فردی که به آن اعتقادی ندارد یا صحبت از احکام طلاق برای جوان مجرد بی‌فایده و حتی مضر است، در آموزش‌های دینی نیز باید به نیازها و سطح درک مخاطب توجه کامل داشت.

وی با تأکید مجدد بر لزوم ارائه تفسیرهای تخصصی و متناسب با نیاز و سطح مخاطبان مختلف، اظهار کرد: همان‌گونه که در نظام دانشگاهی، دانشکده‌ها و رشته‌های تخصصی متعددی مانند پزشکی، حقوق، روانشناسی و غیره وجود دارد، در حوزه تفسیر قرآن کریم نیز نیازمند رویکردهای تخصصی و ارائه مطالب متناسب با هر صنف، گروه و سطح دانش هستیم.

این کارشناس مسائل مذهبی، اشاره کرد: نمی‌توان یک محتوای تفسیری واحد را برای همه اقشار جامعه از پزشک و مهندس گرفته تا کارگر و کشاورز ارائه داد و انتظار داشت که برای همه به یک اندازه مفید و قابل‌فهم باشد.

وی با انتقاد از رویکردهای سطحی و یکسان‌نگر در آموزش قرآن، معیار یک سخنرانی یا مطلب خوب را فهم عوام و پسند خواص دانست و افزود: مطالبی که برای عموم مردم قابل‌درک نباشد یا برای اهل فضل و دانش، سطحی و پیش‌پاافتاده به نظر برسد، فاقد اثرگذاری لازم است.

حجت‌الاسلام قرائتی با مثال زدن واژه «کُلوا» (بخورید) در قرآن کریم، گفت: قرآن بارها امر به خوردن کرده است، اما هیچ‌گاه این امر مطلق و بدون قید و شرط نیامده است. هر جا «کُلوا» آمده، با یک مسئولیت و تکلیف همراه شده است: «کُلوا وَ أَطْعِمُوا» (بخورید و اطعام کنید)، «کُلوا وَ أَنْفِقُوا» (بخورید و انفاق کنید)، «کُلوا وَ اشْكُرُوا» (بخورید و شکر کنید)، «کُلوا وَ لا تُسْرِفُوا» (بخورید و اسراف نکنید)، «کُلوا وَ لا تَطْغَوْا» (بخورید و طغیان نکنید).

وی افزود: بنابراین، «کُلوا کُلوا» (بخورید بخورید) در قرآن وجود دارد، اما «بُخور بُخور» به معنای خوردن بی‌حساب‌وکتاب و بدون مسئولیت، در منطق قرآن جایی ندارد و هر نعمتی، مسئولیتی را نیز به همراه دارد.

این قرآن‌پژوه با دعوت از یکی از قاریان حاضر در جلسه برای تلاوت آیه «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»، به تشریح نکات دقیق و لطایف تفسیری این عبارت کوتاه اما پرمعنا پرداخت و بیان کرد: حرف «بِ»: در ادبیات عرب، حرف «باء» معنای الصاق و چسبیدن را می‌رساند. «بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» یعنی احسان شما به والدین باید مستقیم، بی‌واسطه و از نزدیک باشد. خودتان آن‌ها را به دکتر ببرید، نه اینکه برایشان تاکسی بگیرید. خودتان لقمه در دهانشان بگذارید، نه اینکه فقط غذا برایشان بفرستید.

وی افزود: واژه «إِحْسَان» به جای «اِنفاق»: قرآن نفرموده «بالوالدین انفاقا». این نشان می‌دهد که نیاز اصلی والدین، بیش از مسائل مادی، نیاز به محبت، عاطفه و توجه است.

حجت‌الاسلام قرائتی متذکر شد: برخلاف عباداتی چون روزه در ماه رمضان، حج در ذی‌الحجه یا نماز در اوقات معین، احسان به والدین هیچ قید زمانی ندارد. از کودکی تا پیری، در هر مقطع تحصیلی و در هر جایگاه اجتماعی، این وظیفه پابرجاست.

وی با اشاره به واژه «والِدَین» به جای «اَبَوَین» گفت: کلمه «ابوین» در عربی معانی عام‌تری دارد و می‌تواند شامل عمو، دایی، معلم یا پدرزن هم بشود. اما «والدین» مشخصاً به پدر و مادر بیولوژیکی اشاره دارد که نشان‌دهنده جایگاه ویژه آن‌هاست.

این کارشناس مذهبی از عدم قید ایمان در این آیه گفت و تصریح کرد: قرآن نفرموده «بالوالدین المؤمنین احسانا». یعنی این احسان وظیفه‌ای است نسبت به همه والدین، چه مؤمن باشند و چه کافر.

وی افزود: در مورد رفتار با عموم مردم، قرآن امر به «عدل و احسان» می‌کند («إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ»). اما در خصوص والدین، فقط احسان آمده و سخنی از عدل نیست. این بدان معناست که در برابر پدر و مادر، حتی اگر بی‌مهری یا تندی از آن‌ها سر زد، جای مقابله به مثل و اجرای عدالت نیست. اگر به تو احمق گفتند، نمی‌توانی بگویی خودتی. اینجا فقط باید احسان کرد و این تنها موردی است که قرآن لزوم رعایت عدل را برداشته است.

حجت‌الاسلام قرائتی از تفاوت «حُسن» و «اِحسان» گفت و توضیح داد: «حُسن» به معنای نیکی کردنِ صِرف است، اما «احسان» به معنای نیکی کردنی است که همراه با عنایت، توجه و نیت خالصانه باشد. مانند تفاوت آب ریختن به‌صورت برای خنک شدن با آب ریختن به‌صورت به نیت وضو. احسان به والدین باید همراه با نیت و توجه قلبی باشد.

وی اظهار کرد: عبارت «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» چهار بار در قرآن کریم بلافاصله پس از دستور به توحید و نفی شرک آمده است («لا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»)، که نشان‌دهنده اوج اهمیت و جایگاه رفیع احترام و نیکی به والدین در نظام ارزشی اسلام است.

این قرآن‌پژوه، ضمن انتقاد از تمرکز صرف بر کسب مدارک تحصیلی دانشگاهی یا حوزوی، تأکید کرد: مهم‌تر از اینکه فرد عنوان دکتر یا آیت‌الله را یدک بکشد، نیتی است که با آن به دنبال کسب علم می‌رود و هدفی که برای آن تلاش می‌کند.

وی اشاره کرد: گاهی خدمت در سنگر معلمی قرآن، ثواب و اثرگذاری بیشتری از رسیدن به مقام فقاهت دارد؛ همان‌طور که مرحوم آیت‌الله گلپایگانی به بنده توصیه فرمودند.

حجت‌الاسلام قرائتی با نقل خاطره‌ای تأثیرگذار از مقام معظم رهبری، عنوان کرد: ایشان در دیداری، از وضعیت شیر خشک نوزاد یکی از پاسداران حاضر در جلسه سؤال کردند. این توجه دقیق و عاطفی رهبر انقلاب به جزئی‌ترین مسائل زندگی یک فرد عادی، نشان‌دهنده اهمیت فوق‌العاده ارتباط عاطفی، محبت و توجه به نیازهای انسانی افراد در کنار مسئولیت‌های کلان است و این‌گونه رفتارها است که می‌تواند انسان‌ها را بسازد و دل‌ها را جذب کند.

وی همچنین خاطره‌ای از آیت‌الله مظاهری نقل کرد و گفت: وقتی در پاسخ به تلفن، به پیک خود گفته بودند بگو «نیستم»، ایشان تذکر داده بودند که این کار دروغ است، هرچند مصلحت‌آمیز باشد و بهتر است گفته شود «اکنون امکان صحبت ندارم» یا «حوصله ندارم».

این کارشناس مسائل مذهبی افزود: بنابراین باید حتی در موارد جزئی، صداقت را رعایت کرد و از دروغ، حتی به بهانه مصلحت، پرهیز نمود و توصیه کرد که اگر از موضوعی اطلاع نداریم، به‌سادگی بگوییم «نمی‌دانم» و این را نشانه تواضع و علم‌دوستی بدانیم، نه نقص.

وی در پاسخ به سؤالی چالشی درباره چرایی ایمان به خدای نادیده، با استفاده از مثال قابل‌فهم نیروی جاذبه زمین، استدلال کرد و گفت: همه ما به وجود نیروی جاذبه که باعث سقوط سیب به پایین می‌شود، یقین داریم، درحالی‌که هرگز خودِ این نیرو را با چشم ندیده‌ایم. ایمان به خداوند نیز می‌تواند از این سنخ باشد؛ یعنی از آثار و نشانه‌ها به وجود خالق پی برد.

حجت‌الاسلام قرائتی با اشاره به حکم قطع دست دزد در اسلام، نسبت به فهم سطحی و قضاوت عجولانه درباره احکام دینی هشدار داد و بیان کرد: اجرای این حکم در فقه اسلامی، ۲۶ شرط دقیق دارد مانند اینکه دزدی از محل حفاظت شده باشد، در زمان قحطی نباشد، ارزش مال مسروقه به حد نصاب برسد، دو شاهد عادل شهادت دهند. و این‌طور نیست که به‌سادگی دست هرکسی که دزدی کرد، قطع شود. لذا نباید با نگاهی خشن و بدون در نظر گرفتن این شرایط پیچیده، احکام اسلام را غیرانسانی یا نامتناسب جلوه داد.

وی خاطره‌ای از یک عالم ربانی نقل کرد که وقتی دیده بود کفش‌های طلاب در آفتاب داغ مانده و ممکن است پایشان را بسوزاند، بی‌سروصدا رفته و گونی کهنه‌ای را آورده و روی کفش‌ها انداخته بود تا سایه ایجاد کند، در ادامه گفت: این عمل کوچک اما سرشار از عاطفه و محبت، گاهی تأثیر تربیتی‌اش از ساعت‌ها سخنرانی و درس و بحث بیشتر است و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با رفتارهای عملی، دل‌ها را جذب و افراد را تربیت کرد.

این قرآن‌پژوه، با تأکید بر ارتباط چهره به چهره، گفتگوی خصوصی و ایجاد پیوند عاطفی با نیروها، به‌ویژه جوانان به‌عنوان امری حیاتی و بسیار مؤثرتر از برنامه‌های رسمی و عمومی، اظهار کرد: باید به ابعاد عاطفی و نیازهای روحی افراد در کنار آموزش‌های علمی و عقیدتی توجه ویژه داشت.

وی تأکید کرد: همگان، به‌ویژه اساتید و مربیان حاضر در جلسه را، به تعمق هرچه بیشتر در معارف قرآن کریم و تلاش مستمر برای پیاده‌سازی عملی آموزه‌های حیات‌بخش آن در زندگی فردی و اجتماعی فرامی‌خوانم.