مقطع سوم: آزادسازی مناطق اشغالی
از زمان آغاز تجاوز دشمن تا هنگام زمینگیر شدنش در مناطق اشغالشده و تا آغاز تهاجم گسترده رزمندگان اسلام که به آزادسازی این مناطق انجامید، یک و نیم سال طول کشید.
در این مدت اساس تداوم حضور نیروهای متجاوز در مناطق اشغالشده جمهوری اسلامی بر این فرض استوار بود که نیروهای نظامی این کشور قابلیت و توانایی لازم را برای انهدام و بیرون راندن آنها از مناطق تصرف شده ندارند.
گذشته از این مسئله، امیدواری دشمن به تحولات جبهه داخلی (جبهه متحد ضدانقلاب به رهبری بنیصدر)، به شکلگیری این باور و تلقی انجامیده بود که تأثیرات ناشی از بیثباتی داخلی جمهوری اسلامی بههیچوجه امکان سازماندهی مناسب نظامی را برای این کشور فراهم نخواهد کرد، ضمن اینکه رژیم عراق هم تمایل رسمی خود را به همکاری با گروههای ضدانقلاب داخلی اعلام کرده بود.
اما تحولاتی که به آزادسازی مناطق اشغالشده ایران انجامید از یکسو باورها و امیدهای دشمن را که اساساً با تکیهبر تداوم حضور در مناطق اشغالشده تأکید داشت، در هم ریخت و از سوی دیگر وضعیتی را به وجود آورد که دشمن بههرحال میبایست درباره تداوم حضور نیروهایش در مناطق اشغالشده یا عقبنشینی از این مواضع، تصمیم مقتضی را اتخاذ میکرد.
اوضاع و تحولات سیاسی داخلی جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب اساساً معطوف به تلاشهای سازماندهی شده برخی جناحهای داخلی یا حمایتهای خارجی برای حذف نیروهای انقلابی و جابجایی قدرت سیاسی در کشور بود؛ بدین شکل که روند تحولات انقلاب اسلامی در طول سال 1358 و بهویژه بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، ضمن افشای ماهیت سیاستهای آمریکاییها در ایران و منطقه، ماهیت جریانهای وابسته به آمریکا در کشور را هم آشکار کرد و بخشی از نتایج این تحول شگرف و عمیق، تضعیف بیشازپیش نیروهای مخالف انقلاب اسلامی بود.
در روند تحولات داخلی کشور، انتخاب بنیصدر به مقام ریاست جمهوری، نقطه عطفی در شکلگیری حوادث بعدی و انسجام عناصر معارض با انقلاب اسلامی محسوب میشد؛ چنانکه با فرارسیدن سال 1359 و بهویژه حوادث و رخدادهای نیمه اول این سال، تنش سیاسی در داخل کشور هم تا حد زیادی تشدید شد.
با آغاز تجاوز دشمن و پیدایش وضعیت جدید در کشور، اوضاع داخلی تااندازهای بهبود یافت و همه نظرها به مقابله با دشمن معطوف شد، اما اهداف سیاسی بنیصدر و تلاشهای او برای بهرهگیری از اوضاع بحرانی بهمنظور حذف نیروهای انقلابی سبب شد پس از زمینگیر شدن دشمن، بار دیگر درگیریهای داخلی تشدید شود.
در وضعیت جدید، بنیصدر بهبود موقعیت سیاسی-نظامی خود را در گرو پایان جنگ و برقراری صلح میدید اما با وجود تلاشهای او در سازماندهی ارتش و اجرای عملیات نظامی به منظور کسب پیروزیهای سیاسی-نظامی، این تلاشها با شکست و ناکامی همراه شد.
دراینبین وقوع حادثه 14 اسفند 1359 در دانشگاه تهران نشانه سرفصل دیگری از تلاشهای ضدانقلاب در کشور محسوب میشد که به بروز حوادث و رخدادهای بعدی، درگیریهای مسلحانه در کشور و درنهایت شکست و هزیمت ضدانقلاب و حذف آنها ازجمله خود بنیصدر از صحنه سیاسی کشور شد.
آغاز روند تأمین ثبات سیاسی در کشور و معنویت برخاسته از اوضاع جدید، در عمل امکان افزایش حضور نیروهای مردمی در جبهههای جنگ را هم فراهم کرد. بر همین اساس و در پی تأثیر حضور فراگیر مردم در جبههها و کسب پیروزیهای نظامی بعدی، امام خمینی از این پدیده با عنوان فتح الفتوح یاد کرد.
پس از حذف بنیصدر، مقدمات همکاری جدی نیروهای نظامی (ارتش و سپاه) فراهم شد و عملیات ثامنالائمه (ع) که در سایه این همکاری و تلاشهای شهیدان کلاهدوز و نامجو طرحریزی شد در 5 مهر 1360 به اجرا درآمد. در پی نتایج حاصل از عملیات شکست حصر آبادان، روند همکاری ارتش و سپاه با استفاده از شکل جدیدی از تلفیق نیروها و اتخاذ راهبرد عملیاتی و تاکتیکهای نوین رزمی آغاز شد که زمینه پیروزیهای بعدی در عملیاتهای طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس و آزادسازی سرزمینهای اشغالی میهن اسلامی را فراهم کرد.
آزادسازی خرمشهر در قالب عملیات بیتالمقدس شاهکار عملیاتهای دوران و مقطع آزادسازی است. آزادی خرمشهر پایان یک دوره مهم از جنگ و آغاز یک دوره جدید در دفاع مقدس است. آزادی خرمشهر ماهیت و شکل جنگ را تغییر داد. تا قبل از آزادی خرمشهر، هدف صدام و حزب بعث عراق، تضعیف و تسلیم نظام جمهوری اسلامی بود ولی با آزادسازی خرمشهر، هدف صدام به جلوگیری از پیشروی قوای ایران در سرزمین عراق تغییر کرد.
در اثنای جنگ وقتیکه صدام حسین احساس کرد نمیتواند به تمام اهداف خود از طریق تهاجم نظامی برسد، جدا کردن بخشی از استان خوزستان و نیز لغو معاهده 1975 الجزیره را بهعنوان دستاوردهای مهمی تلقی میکرد. با آزادی خرمشهر همه این اهداف برنامهریزیشده دشمن از بین رفت.
آزادی خرمشهر این احساس را در مردم ایران پدید آورد که قدرت ایمان، اراده مصمم و هدایت امام خمینی میتواند بر تمام پشتیبانیهای آمریکا و شوروی و برخی از کشورهای اروپایی و عربی از رژیم بعثی صدام، فایق آید و عظیمترین قدرت نظامی عربی را در برابر قدرت اسلام و رزمندگان سلحشور ایران ناکام بگذارد.