مقطع پنجم: مقطع پایانی جنگ
بقای اراده جنگی و تداوم ابتکار عمل آفندی ایران در جبهههای مختلف و از همه مهمتر، شکستن دیوار دفاعی بصره در عملیات بزرگ کربلای 5، مستکبران را به واکنش جدی واداشت. کشتار حجاج مظلوم ایرانی در مکه معظمه به دست مأموران دولت عربستان سعودی، حضور ناوگان آمریکا در خلیجفارس، قتلعام مردم حلبچه به وسیله سلاحهای کشتارجمعی و هدف قرار دادن و ساقط نمودن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز آبهای خلیجفارس، ازجمله واکنشهای نظام جهانی در برابر پیروزیهای بزرگ و قدرتمندانه جمهوری اسلامی ایران بود.
پس از عملیات پیروزمند والفجر 10، جنگ وارد مرحله جدیدی گردید که بهرغم مدت کوتاه آن، نتایج تعیینکنندهای در پی داشت. در این مرحله عراق که به یاری ابرقدرتها توان نظامی فوقالعادهای یافته بود، موفق شد با استفاده از این توان و بهکارگیری تجارب گذشته، برای مدتی ابتکار عمل را در دست گیرد و صحنه نبرد را به نفع خود تغییر دهد.
در هنگام شروع دوره جدید، نیروهای سپاه در فاو، شلمچه، جزیره مجنون، مهران، حلبچه و ماووت خط پدافندی داشتند، به همین دلیل سازمان رزم سپاه نهتنها تجزیه شده بود، بلکه یگانی آزاد برای احتیاط کلی در اختیار نداشت. نیروهای ارتش نیز در وضعیت مشابهی به سر میبردند و در پیرانشهر، قصر شیرین، میمک، فکه و عین خوش سرگرم پدافند بودند.
در چنین وضعیتی، در آغاز سال 1367 عراق با استفاده از برتری محسوس نظامی خود در جنوب و با اتکا به حمایت روانی و سیاسی- تبلیغاتی حضور آمریکا در خلیجفارس، توانست روحیه لازم را برای خروج از وضع پدافندی و کسب اعتبار به دست آورد و حملات گستردهای را انجام دهد.
نخستین حمله از حملات جدید عراق، در منطقه فاو انجام شد. ارتش عراق در تاریخ 28/1/1367 بر اساس اصل غافلگیری و بهکارگیری سلاحهای شیمیایی گسترده در حد سه برابر منطقه عملیاتی فاو و علیرغم مقاومت رزمندگان که عقبهشان فقط متکی به یک پل بود، ظرف 48 ساعت این شبهجزیره را از ایران بازستاند.
با سقوط فاو، موانع روانی در ارتش عراق برطرف شد، ابتکار عمل به دست دشمن افتاد و رزمندگان ایران قبل از اینکه فرصت یابند خود را با وضعیت جدید وفق دهند، با حوادث دیگری مواجه شدند. در تاریخ 4/3/1367 ارتش عراق با سپاههای سوم، هفتم و گارد به شلمچه هجوم برد و منطقه تصرفشده در عملیات کربلای 5 را در اختیار گرفت. در این عملیات نیز دشمن از سلاح شیمیایی بهطور وسیع بهره گرفت.
در 4/4/1367 ارتش عراق پس از بهکارگیری وسیع سلاح شیمیایی، با سپاههای سوم، ششم و گارد به جزایر مجنون و منطقه جُفِیر هجوم آورد و مناطق آزادشده در عملیات خیبر و بدر را اشغال کرد.
درحالیکه خلأ ناشی از تحریمهای جهانی علیه ایران به عقبماندگی خودی در برابر دشمن انجامیده و برتری عراق را در مسابقه افزایش توان و توسعه سازمان رزم آشکار کرده بود، وضعیت جنگ علیه ایران تغییر کرد. به همین دلیل در گزارش کارشناسانهای که به امام ارائه شد، میسر نبودن دستیابی به پیروزی، قطعی قلمداد شده بود؛ چشمانداز تیرهای که ممکن بود جمهوری اسلامی مجبور به پذیرش شرایط ناگوار شکست باشد.
این عوامل امام خمینی را بر آن داشت که با یک تصمیم ناگهانی اوضاع را به نفع ایران تغییر دهند و در تاریخ 27/4/1367 قطعنامه 598 را بپذیرند.
دو روز بعد (29/4/1367) در پیامی که امام خمینی به مناسبت پذیرش قطعنامه صادر کردند، آمده بود:
قبول این مسئله برای من از زهر کشندهتر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم، اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او، از هر آنچه گفتم، گذشتم و اگر آبروئی داشتهام، با خدا معامله کردهام.فرزندان انقلابیام، ای کسانی که لحظهای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید... میدانم که به شما سخت میگذرد، ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمیگذرد؟ میدانم که شهادت شیرینتر از عسل در پیش شماست، مگر برای این خادمتان اینگونه نیست؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابیتان را در سینه نگه دارید، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست.
از سوی دیگر، زمان پذیرش قطعنامه که به انعکاس جهانی آن منجر شد و اثباتکننده خوی صلحجویانه جمهوری اسلامی بود؛ تبلیغات جهانی علیه ایران را خنثی کرد و سبب تحول در افکار عمومی شد، خصوصاً که پسازاین اقدام ایران، ارتش عراق در اقدامی ناکام مجدداً به ایران حمله کرد.